گریه میترا بعد پوشیدن پیرهنش
این پیرهنی که تنت هست رو خودم دوختم رو قسمت بالاش هم کار گریت انجام دادم با تور و ساتن ولی وقتی تنت کردم خیلی گریه کردی و بابایی که با گریه تو دلش خون می شد گفت دیگه اینو تنت نکنم . با این که برای دوختش زحمت کشیدم ولی فکر کنم یه بار هم تنت نشه چون تا تابستون بشه برات کوچیک میشه فقط برای یادگاری واست نگه می دارم . اینجا شما 40روزه بودی ...